توصیفات

احساس می کنم که یه توپ قرمز تویه گلوم هست، اسم روانشناسیش احتمالا بشه "اضطراب"

وقتی کلمه روانشناس میاد، ذهنم میره سراغ اولین و نزدیک ترین روانشناسی که "روز های کاری" می بینمش.

و بعد این فکر سراغم میاد که توجه ام رو دارم از درونم بیرون میکشم و به سمت بیرون سوق میدم، و این باعث میشه فاز بگیرم. برای کسی که نمیدونه این جمله یعنی چی باید بگم که وقتی همش تو خودتی، و به دغدغه ها و مشکلاتت فکر می کنی توجه ات به سمت درونه، وقتی تویه ذهنت تصوراتت رو می بینی، چیزهایی رو می بینی که تویه این لحظه وجود نداره، یعنی توجه ات به بیرون متمرکز شده. [ برداشت شخصی منه و ممکنه درست نباشه ]

آدمی که کاریزماتیکه یا به زبون فارسی " جذابه " و می تونه رو قلب و ذهن ملت "نفوذ" کنه، مهارت درونی و بیرونیش بالاست. یعنی اینکه تویه درونش احساس نشاط و لذت میکنه [ رو فرکانس بالاتریه ]

با گفتن مهارت فنی، این مبحث رو خاتمه میدم. مهارت فنی یعنی، فنی! توضیح خاصی نداره.... این مهارت رو کسی داره که "مهندسه"، فنی بالا، بیرونی متوسط و درونی پائین. "مدیر" فنی متوسط، بیرونی بالا، و درونی متوسط. "کاریزماتیک" فنی پائین،بیرونی بالا، درونی بالا!